معنی بر شده - جستجوی لغت در جدول جو
بر شده
بالارفته، بلند شده، مرتفع
ادامه...
بالارفته، بلند شده، مرتفع
تصویر بر شده
فرهنگ فارسی عمید
بر شده
بالا رفته بلند شده
ادامه...
بالا رفته بلند شده
تصویر بر شده
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به شده
(بِهْ شُ دَ / دِ)
خوب شده و شفایافته و از بیماری رسته. (ناظم الاطباء)
ادامه...
خوب شده و شفایافته و از بیماری رسته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بر زده
(بَ زَ دَ / دِ)
شاخ و شاخۀ بلند شده و بربالیده. (آنندراج). شاخ درخت و هرچیز که ساخته و بلند شده باشد و بالیده را نیز گویند.
ادامه...
شاخ و شاخۀ بلند شده و بربالیده. (آنندراج). شاخ درخت و هرچیز که ساخته و بلند شده باشد و بالیده را نیز گویند.
لغت نامه دهخدا
تصویر بر شدن
بر شدن
بالا رفتن بجای مرتفع رفتن
ادامه...
بالا رفتن بجای مرتفع رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بلور شده
بلور شده
مها شده گنیده متبلور چیزی که شبیه بلور شده باشد
ادامه...
مها شده گنیده متبلور چیزی که شبیه بلور شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بس شدن
بس شدن
کافی شدن، اکتفاء
ادامه...
کافی شدن، اکتفاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر بسر شدن
بسر شدن
بسر رسیدن بپایان رسیدن
ادامه...
بسر رسیدن بپایان رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر برشده
برشده
((~. شُ دِ))
بالا رفته، بلند شده
ادامه...
بالا رفته، بلند شده
فرهنگ فارسی معین
تصویر برپا شده
برپا شده
ایجاد شده، مستقر
ادامه...
ایجاد شده، مستقر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر برپاشده
برپاشده
ایجاد شده
ادامه...
ایجاد شده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر برونده
برونده
صدور، صادر شدن
ادامه...
صدور، صادر شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر برعهده
برعهده
بردوش
ادامه...
بردوش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
مليئةً
ادامه...
مَلِيئةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
Padded, Stuffed
ادامه...
Padded, Stuffed
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
rembourré, farci
ادامه...
rembourré, farci
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
acolchonado, relleno
ادامه...
acolchonado, relleno
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
обитый , фаршированный
ادامه...
обитый , фаршированный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
gepolstert, gestopft
ادامه...
gepolstert, gestopft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
оббитий , нафарширований
ادامه...
оббитий , нафарширований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
wyściełany, nadziewany
ادامه...
wyściełany, nadziewany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
加垫的 , 填充的
ادامه...
加垫的 , 填充的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
acolchoado, recheado
ادامه...
acolchoado, recheado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
imbottito, ripieno
ادامه...
imbottito, ripieno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
met vulling, gevuld
ادامه...
met vulling, gevuld
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
ที่มีการบุนวม , ยัดไส้
ادامه...
ที่มีการบุนวม , ยัดไส้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
بھرا ہوا , بھرا ہوا
ادامه...
بھرا ہوا , بھرا ہوا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
প্যাডেড , ভর্তি
ادامه...
প্যাডেড , ভর্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
na mto, iliyojaa
ادامه...
na mto, iliyojaa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
yastıklı, doldurulmuş
ادامه...
yastıklı, doldurulmuş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
패딩된 , 속을 채운
ادامه...
패딩된 , 속을 채운
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
詰め物のある , 詰め物をした
ادامه...
詰め物のある , 詰め物をした
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
गद्देदार , भरा हुआ
ادامه...
गद्देदार , भरा हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
berbantalan, diisi
ادامه...
berbantalan, diisi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر پر شده
پر شده
پُر شده
מרופד , ממולא
ادامه...
מרופד , ממולא
دیکشنری فارسی به عبری